رمضان ماه مهمانی خدا
قرآن کتاب آسمانی
ذکر ایام هفته
شنبـه » یا رب العالمین
يـك شنبـه » يا ذالجلال و اکرام
دوشنبـه » یا قاضی الحاجات
سه شنبـه » یا ارحم الراحمین
چهارشنبه » یا حی یا قیوم
پنج شنبـه » لا اله الا الله ملک الحق المبین
جمعـه » صلوات بر محمد و ال محمد

اوقات شرعی

روزشمارغدیر

روزشمار غدیر

تفسير نمونه

سوره بقره آيه 135 - 137

User Rating
( 0 Votes ) 

آيه و ترجمه

وَ قَالُوا كونُوا هُوداً أَوْ نَصرَى تهْتَدُوا قُلْ بَلْ مِلَّةَ إِبْرَهِيمَ حَنِيفاً وَ مَا كانَ مِنَ الْمُشرِكِينَ(135)

قُولُوا ءَامَنَّا بِاللَّهِ وَ مَا أُنزِلَ إِلَيْنَا وَ مَا أُنزِلَ إِلى إِبْرَهِيمَ وَ إِسمَعِيلَ وَ إِسحَقَ وَ يَعْقُوب وَ الاَسبَاطِ وَ مَا أُوتىَ مُوسى وَ عِيسى وَ مَا أُوتىَ النَّبِيُّونَ مِن رَّبِّهِمْ لا نُفَرِّقُ بَينَ أَحَدٍ مِّنْهُمْ وَ نحْنُ لَهُ مُسلِمُونَ(136)

فَإِنْ ءَامَنُوا بِمِثْلِ مَا ءَامَنتُم بِهِ فَقَدِ اهْتَدَوا وَ إِن تَوَلَّوْا فَإِنمَا هُمْ فى شِقَاقٍ فَسيَكْفِيكهُمُ اللَّهُ وَ هُوَ السمِيعُ الْعَلِيمُ(137)

ترجمه :

135 (اهل كتاب ) گفتند يهودى يا مسيحى بشويد تا هدايت يابيد، بگو (اين آئينهاى تحريف شده هرگز نمى تواند موجب هدايت گردد) بلكه پيروى از آئين خالص ابراهيم كنيد و او هرگز از مشركان نبود.


 

136 بگوئيد: ما به خدا ايمان آورده ايم ، و به آنچه بر ما نازل شده ، و آنچه بر ابراهيم و اسماعيل و اسحاق و يعقوب و پيامبران اسباط بنى اسرائيل نازل گرديد (و همچنين )

آنچه به موسى و عيسى و پيامبران (ديگر) از طرف پروردگار داده شده است ، و ما جدائى در ميان آنها قائل نمى شويم ، و در برابر فرمان خدا تسليم هستيم (و تعصبات نژادى و اغراض شخصى سبب نمى شود كه بعضى را بپذيريم و بعضى را رها كنيم ).

137 اگر آنها نيز به آنچه شما ايمان آورده ايد، ايمان بياورند هدايت يافته اند، و اگر سرپيچى كنند از حق جدا شده اند، و خداوند دفع شر آنها را از شما مى كند و او شنونده و دانا است .

شان نزول :

در شاءن نزول اين آيات از ابن عباس چنين نقل شده كه چند نفر از علماى يهود و مسيحيان نجران با مسلمانان بحث و گفتگو داشتند: هر يك از اين دو گروه خود را اولى و سزاوارتر به آئين حق مى دانست و ديگرى را نفى مى كرد، يهوديان مى گفتند: موسى پيامبر ما از همه پيامبران برتر است و كتاب ما تورات بهترين كتابها است ، عين همين ادعا را مسيحيان داشتند كه مسيح بهترين راهنما و انجيل برترين كتب آسمانى است ، و هر يك از پيروان اين دو مذهب مسلمانان را به مذهب خويش دعوت مى كردند، آيات فوق نازل شد و به آنها پاسخ گفت .

تفسير:

تنها ما بر حقّيم
خودپرستى و خودمحورى معمولا سبب مى شود كه انسان حق را در خودش منحصر بداند، همه را بر باطل بشمرد و سعى كند ديگران را به رنگ خود در آورد چنانكه قرآن در نخستين آيه مورد بحث مى گويد: ((اهل كتاب گفتند يهودى يا مسيحى شويد تا هدايت يابيد))! (و قالوا كونوا هودا او نصارى تهتدوا).
بگو آئينهاى تحريف يافته هرگز نمى تواند موجب هدايت بشر گردد ((بلكه

پيرو آئين خالص ابراهيم گرديد تا هدايت شويد و او هرگز از مشركان نبود)) (قل بل ملة ابراهيم حنيفا و ما كان من المشركين ).
دينداران خالص كسانى هستند كه پيرو آئين توحيدى خالص باشند، توحيدى كه هيچگونه با شرك آميخته نگردد، مهمترين اصل اساسى براى شناخت آئين پاك از آئينهاى انحرافى همين رعايت كامل اصل توحيد است .
اسلام به ما تعليم مى دهد كه ميان پيامبران خدا تفرقه نيفكنيم و به آئين همه آنها احترام بگذاريم ، چرا كه اصول آئين حق در همه جا يكى است و موسى و عيسى نيز پيرو آئين توحيدى و خالص از شرك ابراهيم بودند، هر چند آئين آنها بوسيله پيروان نادان تحريف شد و به شرك آميخته گشت (البته اين سخن منافات با اين ندارد كه امروز بايد در انجام وظائف خود پيرو آخرين آئين آسمانى يعنى اسلام باشيم كه براى اين زمان از سوى خدا نازل شده است ).
آيه بعد به مسلمانان دستور مى دهد كه به مخالفان خود بگوئيد: ما به خدا ايمان آورده ايم ، و به آنچه از ناحيه او بر ما نازل شده و به آنچه بر ابراهيم و اسماعيل و اسحاق و يعقوب و پيامبران اسباط بنى اسرائيل نازل گرديد و همچنين به آنچه به موسى و عيسى و پيامبران ديگر از ناحيه پروردگارشان داده شده ايمان داريم (قولوا آمنا بالله و ما انزل الينا و ما انزل الى ابراهيم و اسماعيل و اسحاق و يعقوب و الاسباط و ما اوتى موسى و عيسى و ما اوتى النبيون من ربهم ).
((ما هيچ فرقى ميان آنها نمى گذاريم و در برابر فرمان حق تسليم هستيم )) (لا نفرق بين احد منهم و نحن له مسلمون ).
خودمحوريها و تعصبهاى نژادى هرگز سبب نمى شود كه ما بعضى را بپذيريم و بعضى را نفى كنيم ، آنها همه معلمان الهى بودند كه در دوره هاى مختلف تربيتى به راهنمائى انسانها پرداختند، هدف همه آنها يك چيز بيشتر نبود و آن هدايت

 

بشر در پرتو توحيد خالص و حق و عدالت ، هر چند هر يك از آنها در مقطعهاى خاص زمانى خود وظائف و ويژگيهائى داشتند.
سپس اضافه مى كند اگر آنها به همين امور كه شما ايمان آورده ايد ايمان بياورند هدايت يافته اند (فان آمنوا بمثل ما آمنتم به فقد اهتدوا).
و اگر سرپيچى كنند از حق جدا شده اند (و ان تولوا فانما هم فى شقاق ).
اگر آنها مسائل نژادى و قبيلگى و مانند آنرا در مذهب دخالت ندهند، و همه پيامبران الهى را بدون استثنا به رسميت بشناسند آنان نيز هدايت يافته اند در غير اين صورت حق را رها كرده و سراغ باطل رفته اند.
كلمه ((شقاق )) در اصل به معنى شكاف و منازعه و جنگ است ، و در اينجا بعضى آنرا به كفر تفسير كرده اند و بعضى به گمراهى ، و گاه به جدائى از حق و توجه به باطل ، و همه اينها در واقع به يك حقيقت باز مى گردد.
بعضى از مفسران نقل كرده اند كه پس از نزول آيه قبل و ذكر حضرت مسيح در رديف ساير پيامبران جمعى از مسيحيان گفتند ما اين سخن را نمى پذيريم عيسى همچون ساير پيامبران نبود، او پسر خدا بود! آخرين آيه مورد بحث نازل شد و به آنها هشدار داد كه در گمراهى و كفر و شقاق هستند.
به هر حال در پايان آيه به مسلمانان دلگرمى مى دهد كه از توطئه هاى دشمنان نهراسند مى گويد: ((خداوند دفع شر آنها را از شما مى كند و او شنونده و دانا است سخنانشان را مى شنود و از توطئه هاشان آگاه است )) (فسيكفيكهم الله و هو السميع العليم ).

 

نكته ها
نكته : 1- وحدت دعوت انبياء
قرآن كرارا در آيات مختلف اشاره مى كند كه همه پيامبران خدا يك هدف را تعقيب مى كرده اند و هيچگونه جدائى در ميان آنها نيست ، زيرا همه از يك منبع وحى و الهام دريافت مى داشته اند، لذا به مسلمانان توصيه مى كند به تمام پيغمبران الهى يكسان احترام بگذارند، ولى چنانكه گفتيم اين موضوع مانع از آن نمى شود كه هر آئين جديد كه از طرف خداوند نازل مى گرديد آئينهاى گذشته را نسخ كند و آئين اسلام آخرين آئين باشد.
زيرا پيغمبران خدا همانند معلمانى بودند كه هر كدام جامعه بشريت را در يك كلاس پرورش مى دادند، بديهى است دوران تعليم هر يك كه تمام مى شد به دست معلم ديگر، در كلاس بالاتر سپرده مى شدند، و روى اين حساب جامعه بشريت موظف است برنامه هاى آخرين پيامبر را كه آخرين مرحله تكامل دين آن عصر است اجرا كند، و اين هرگز مانع حقانيت دعوت ساير پيامبران نخواهد بود.
نكته : 2- اسباط چه كسانى بودند؟
سبط (بر وزن حفظ) و ((سبط)) (بر وزن ثبت ) و انبساط در اصل به معنى گسترش و توسعه چيزى به آسانى و راحتى است ، و گاهى به درخت ((سبط)) (بر وزن سبد) گفته مى شود، زيرا شاخه هاى آن به راحتى گسترده مى گردد، فرزندان و شاخه هاى يك فاميل را ((سبط)) و ((اسباط)) مى گويند، به خاطر گسترشى كه در نسل پيدا مى شود.
منظور از اسباط تيره ها و قبائل بنى اسرائيل يا فرزندانى است كه از اولاد دوازدهگانه يعقوب به وجود آمدند و چون در ميان آنها پيامبرانى وجود داشته اند در آيه بالا آنها را جزو كسانى مى شمارد كه آيات خدا بر آنها نازل گرديده است .

 

بنابر اين منظور قبائل بنى اسرائيل يا قبائل فرزندان يعقوب است كه پيامبرانى داشتند نه خود فرزندان يعقوب ، تا گفته شود همه آنها صلاحيت پيامبرى نداشتند چرا كه آنها درباره برادر خود مرتكب گناه شدند.
3- ((حنيف ))
از ماده حنف (بر وزن هدف ) به معنى تمايل پيدا كردن از گمراهى به درستى و راستى است ، در حالى كه ((جنف ))، عكس آن است يعنى از راستى به كجى گرائيدن ، و از آنجا كه پيروان توحيد خالص ، از شرك روى گردان شده و به اين اصل اساسى متمايل مى شوند به آنها حنيف گفته مى شود.
و نيز به همين دليل ، يكى از معانى حنيف مستقيم و صاف است .
و از اينجا روشن مى شود، تفسيرهائى كه مفسران براى كلمه ((حنيف )) كرده اند، مانند حج خانه خدا، پيروى از حق ، پيروى ابراهيم اخلاص عمل همگى به همان معنى كلى و جامع بازگشت مى كند، و اينها هر يك مصداقى از آن است .

سوره بقره آیه 133-134

User Rating
( 0 Votes ) 

آيه 133 - 134

آيه و ترجمه

أَمْ كُنتُمْ شهَدَاءَ إِذْ حَضرَ يَعْقُوب الْمَوْت إِذْ قَالَ لِبَنِيهِ مَا تَعْبُدُونَ مِن بَعْدِى قَالُوا نَعْبُدُ إِلَهَك وَ إِلَهَ ءَابَائك إِبْرَهِيمَ وَ إِسمَعِيلَ وَ إِسحَقَ إِلَهاً وَحِداً وَ نحْنُ لَهُ مُسلِمُونَ(133)

تِلْك أُمَّةٌ قَدْ خَلَت لَهَا مَا كَسبَت وَ لَكُم مَّا كَسبْتُمْ وَ لا تُسئَلُونَ عَمَّا كانُوا يَعْمَلُونَ(134)

ترجمه :

133 آيا شما به هنگامى كه مرگ يعقوب فرا رسيد حاضر بوديد؟ در آن هنگام كه به فرزندان خود گفت پس از من چه چيز را مى پرستيد؟ گفتند خداى تو و خداى پدرانت ، ابراهيم و اسماعيل و اسحاق ، خداوند يكتا و ما در برابر او تسليم هستيم .

134 آنها امتى بودند كه درگذشتند، اعمال آنها مربوط به خودشان بود و اعمال شما نيز مربوط به خود شما است ، و هيچگاه مسئول اعمال آنها نخواهيد بود.

شان نزول :

اعتقاد جمعى از يهود اين بود كه ((يعقوب )) به هنگام مرگ فرزندان خويش را به دينى كه هم اكنون يهود به آن معتقدند (با تمام تحريفاتش ) توصيه كرد، خداوند در رد اعتقاد آنان اين آيه را نازل فرمود (تفسير ابو الفتوح رازى ذيل آيه مورد بحث ).

ادامه مطلب...

سوره بقره آیه 130-132

User Rating
( 0 Votes ) 

آيه و ترجمه

وَ مَن يَرْغَب عَن مِّلَّةِ إِبْرَهِيمَ إِلا مَن سفِهَ نَفْسهُ وَ لَقَدِ اصطفَيْنَهُ فى الدُّنْيَا وَ إِنَّهُ فى الاَخِرَةِ لَمِنَ الصلِحِينَ(130)

إِذْ قَالَ لَهُ رَبُّهُ أَسلِمْ قَالَ أَسلَمْت لِرَب الْعَلَمِينَ(131)

وَ وَصى بهَا إِبْرَهِيمُ بَنِيهِ وَ يَعْقُوب يَبَنىَّ إِنَّ اللَّهَ اصطفَى لَكُمُ الدِّينَ فَلا تَمُوتُنَّ إِلا وَ أَنتُم مُّسلِمُونَ(132)

ترجمه :

130 چه كسى جز افراد سفيه و نادان از آئين ابراهيم (با آن پاكى و درخشندگى ) رويگردان خواهد شد؟ ما او را در اين جهان برگزيديم و او در جهان ديگر از صالحان است .

131 (بخاطر بياوريد) هنگامى را كه پروردگار به او گفت اسلام بياور (و تسليم در برابر حق باش ، او فرمان پروردگار را از جان و دل پذيرفت ) گفت در برابر پروردگار جهانيان تسليم شدم .

132 ابراهيم و يعقوب فرزندان خود را (در بازپسين لحظات عمر) به اين آئين وصيت كردند (و هر كدام به فرزندان خويش گفتند) فرزندان من ! خداوند اين آئين پاك را براى شما برگزيده است و شما جز به آئين اسلام (تسليم در برابر فرمان خدا) نميريد.

تفسير:

ادامه مطلب...

سوره بقره آیه 127-129

User Rating
( 0 Votes ) 

آيه و ترجمه

وَ إِذْ يَرْفَعُ إِبْرَهِيمُ الْقَوَاعِدَ مِنَ الْبَيْتِ وَ إِسمَعِيلُ رَبَّنَا تَقَبَّلْ مِنَّا إِنَّك أَنت السمِيعُ الْعَلِيمُ(127)

رَبَّنَا وَ اجْعَلْنَا مُسلِمَينِ لَك وَ مِن ذُرِّيَّتِنَا أُمَّةً مُّسلِمَةً لَّك وَ أَرِنَا مَنَاسِكَنَا وَ تُب عَلَيْنَا إِنَّك أَنت التَّوَّاب الرَّحِيمُ(128)

رَبَّنَا وَ ابْعَث فِيهِمْ رَسولاً مِّنهُمْ يَتْلُوا عَلَيهِمْ ءَايَتِك وَ يُعَلِّمُهُمُ الْكِتَب وَ الحِْكْمَةَ وَ يُزَكِّيهِمْ إِنَّك أَنت الْعَزِيزُ الحَْكِيمُ(129)

ترجمه :

127 (و نيز بياد آوريد) هنگامى كه ابراهيم و اسماعيل پايه هاى خانه (كعبه ) را بالا مى بردند (و مى گفتند) پروردگارا! از ما بپذير تو شنوا و دانائى .

128 پروردگارا! ما را تسليم فرمان خود قرار ده و از دودمان ما امتى كه تسليم فرمانت باشد به وجود آور، و طرز پرستش خودت را به ما نشان ده ، و توبه ما را بپذير، كه تو تواب و رحيمى .

129 پروردگارا! در ميان آنها پيامبرى از خودشان مبعوث كن ، تا آيات تو را بر آنها بخواند، و آنها را كتاب و حكمت بياموزد و پاكيزه كند، زيرا تو توانا و حكيمى (و بر اين كار قادرى ).

تفسير:

ادامه مطلب...

سوره بقره آیه 126

User Rating
( 0 Votes ) 

آيه و ترجمه

وَ إِذْ قَالَ إِبْرَهِيمُ رَب اجْعَلْ هَذَا بَلَداً ءَامِناً وَ ارْزُقْ أَهْلَهُ مِنَ الثَّمَرَتِ مَنْ ءَامَنَ مِنهُم بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الاَخِرِ قَالَ وَ مَن كَفَرَ فَأُمَتِّعُهُ قَلِيلاً ثُمَّ أَضطرُّهُ إِلى عَذَابِ النَّارِ وَ بِئْس الْمَصِيرُ(126)

ترجمه :

126 (و بياد آوريد) هنگامى كه ابراهيم عرض كرد: پروردگارا اين سرزمين را شهر امنى قرار ده ، و اهل آن را آنها كه ايمان به خدا و روز بازپسين آورده اند از ثمرات (گوناگون ) روزى ده (ما اين دعاى ابراهيم را به اجابت رسانديم و مؤ منان را از انواع بركات بهره مند ساختيم ) اما به آنها كه كافر شدند بهره كمى خواهيم داد، سپس آنها را به عذاب آتش مى كشانيم و چه بد سر انجامى دارند.

تفسير:

خواسته هاى ابراهيم از پيشگاه پروردگار

در اين آيه ابراهيم دو درخواست مهم از پروردگار براى ساكنان اين سرزمين مقدس مى كند كه به يكى از آنها در آيه قبل نيز اشاره شد.

قرآن مى گويد: ((به خاطر بياوريد هنگامى كه ابراهيم عرض كرد پروردگارا اين سرزمين را شهر امنى قرار ده )) (و اذ قال ابراهيم رب اجعل هذا بلدا آمنا)

ادامه مطلب...