سایت مرتبط
اوقات شرعی
روزشمارغدیر
آيه 200 - 202
( 2 Votes )
- توضیحات
- منتشر شده در جمعه, 18 مرداد 1392 20:05
- نوشته شده توسط اپراتور Sahand-Kavir.Com
آيه و ترجمه
فَإِذَا قَضيْتُمْ مَّنَسِكَكمْ فَاذْكُرُوا اللَّهَ كَذِكْرِكُمْ ءَابَاءَكمْ أَوْ أَشدَّ ذِكراً فَمِنَ النَّاسِ مَن يَقُولُ رَبَّنَا ءَاتِنَا فى الدُّنْيَا وَ مَا لَهُ فى الاَخِرَةِ مِنْ خَلَقٍ(200)
وَ مِنْهُم مَّن يَقُولُ رَبَّنَا ءَاتِنَا فى الدُّنْيَا حَسنَةً وَ فى الاَخِرَةِ حَسنَةً وَ قِنَا عَذَاب النَّارِ(201)
أُولَئك لَهُمْ نَصِيبٌ مِّمَّا كَسبُوا وَ اللَّهُ سرِيعُ الحِْسابِ(202)
ترجمه :
200 - و هنگامى كه مناسك (حج ) خود را انجام داديد، خدا را ياد كنيد، همانند يادآورى از پدرانتان (آن گونه كه رسم آن زمان بود) بلكه از آن هم بيشتر! (در اين مراسم ، مردم دو گروه اند) بعضى از مردم مى گويند: خداوندا! به ما در دنيا (نيكى ) عطا كن ! ولى در آخرت ، بهرهاى ندارند.201 - و بعضى مى گويند: پروردگارا! به ما در دنيا (نيكى ) عطا كن ! و در آخرت نيز (نيكى ) مرحمت فرما! و ما را از عذاب آتش نگاهدار!
202 - آنها از كار (و دعاى ) خود، نصيب و بهرهاى دارند، و خداوند، سريع الحساب است .
شان نزول :
در حديثى از امام باقر (عليه السلام ) مى خوانيم كه در ايام جاهليت هنگامى كه از مراسم حج فارغ مى شدند در آنجا اجتماع مى كردند و افتخارات نياكان خود را بر مى شمردند و از ايام گذشته آنها و جود و بخشش فراوانشان ياد مى كردند. (و افتخارات موهومى براى خود بر مى شمردند) آيات فوق نازل شد و به آنها دستور داد كه به جاى اين كار (نادرست ) ذكر خدا گويند و از نعمتهاى بى دريغ خداوند و مواهب او ياد كنند و با همان شور و سوز مخصوصى كه در افتخار و مباهات به پدران خود در جاهليت داشتند نعم الهى را ياد كنند بلكه بيشتر و برتر.
همين معنى يا شبيه آن را ساير مفسران از ابن عباس يا غير او نقل كرده اند كه اهل جاهليت بعد از حج مجالسى تشكيل مى دادند براى تفاخر به پدران و شرح امتيازات آنها و يا در بازارهايى همچون بازار عكاظ، ذى المجاز، مجنه كه تنها جاى داد و ستد نبود بلكه مركز ذكر افتخارات (موهوم ) نياكان بود جمع مى شدند و به اين كار مى پرداختند.
تفسير:
حج رمز وحدت مسلمين جهان است
اين آيات همچنان ادامه بحثهاى مربوط به حج است گر چه اعراب جاهليت مراسم حج را با واسطه هاى متعددى از ابراهيم خليل گرفته بودند ولى آن چنان با خرافات آميخته شده بود كه اين عبادت بزرگ و انسان ساز را كه نقطه عطفى در زندگى زوار خانه خدا و موجب تولد ثانوى آنها است از صورت اصلى و فلسفه هاى تربيتى خارج و مسخ كرده بود و مبدل به وسيله اى براى تفرقه و نفاق ساخته بود.
در نخستين آيه قرآن مى فرمايد: هنگامى كه مناسك (حج ) خود را انجام داديد ذكر خدا گوئيد همانگونه كه پدران و نياكانتان را ياد مى كرديد بلكه از آن بيشتر (فاذا قضيتم مناسككم فاذكروا الله كذكركم آباءكم او اشد ذكرا).
عظمت و بزرگى در پرتو ارتباط با خدا است نه مباهات به ارتباط موهوم به نياكان منظور از اين تعبير اين نيست كه هم نياكان را ذكر كنيد و هم خدا را بلكه اشارهاى است به اين واقعيت كه اگر آنها به خاطر پارهاى از مواهب لايق يادآورى هستند پس چرا به سراغ خدا نمى رويد كه تمام عالم هستى و تمام نعمتهاى جهان از ناحيه اوست منبع جميع كمالات و صاحب صفات جلال و جمال و ولى نعمت همگان است .
در اينكه منظور از ذكر خدا در اينجا چيست ؟ اقوال زيادى در ميان مفسران ديده مى شود ولى ظاهر اين است كه تمام اذكار الهى را بعد از مراسم شامل مى شود در واقع بايد خدا را بر تمام نعمتهايش مخصوصا نعمت ايمان و هدايت به اين مراسم بزرگ شكر گويند و آثار تربيتى حج را با ياد الهى تكامل بخشند.
در اينجا قرآن مردم را به دو گروه تقسيم مى كند، مى فرمايد: گروهى از مردم مى گويند خداوندا! در دنيا به ما (نيكى ) عطا فرما ولى در آخرت بهره اى ندارند (فمن الناس من يقول ربنا آتنا فى الدنيا و ما له فى الاخرة من خلاق )
و گروهى مى گويند پروردگارا به ما در دنيا (نيكى ) عطا كن و در آخرت (نيكى ) مرحمت فرما و ما را از عذاب آتش نگاهدار (و منهم من يقول ربنا آتنا فى الدنيا حسنة و فى الاخرة حسنة و قنا عذاب النار).
در حقيقت اين قسمت از آيات اشاره به خواسته هاى مردم و اهداف آنها در اين عبادت بزرگ است بعضى جز به مواهب مادى دنيا نظر ندارند و چيزى غير از آن از خدا نمى خواهند بديهى است آنها در آخرت از همه چيز بى بهره اند.
ولى گروهى هم مواهب مادى دنيا را مى خواهند و هم مواهب معنوى را بلكه زندگى دنيا را نيز به عنوان مقدمه تكامل معنوى مى طلبند و اين است منطق اسلام كه هم نظر به جسم و ماده دارد و هم جان و معنا و اولى را زمينه ساز دومى مى شمرد و هرگز با انسانهاى يك بعدى يعنى آنها كه در ماديات غوطه ورند و براى آن اصالت قائلند، يا كسانى كه به كلى از زندگانى دنيا بيگانه اند سازگار نيست .
در اين كه منظور از حسنة در اين آيه چيست ؟ تفسيرهاى مختلفى براى آن ذكر كرده اند، در روايتى از امام صادق (عليه السلام ) به معنى وسعت رزق و حسن خلق در دنيا و خشنودى خدا و بهشت در آخرت تفسير شده است (انها السعة فى الرزق و المعاش و حسن الخلق فى الدنيا و رضوان الله و الجنة فى الاخرة ).
و بعضى از مفسران آن را به معنى علم و عبادت در دنيا و بهشت در آخرت ، يا مال در دنيا، و بهشت در آخرت ، يا همسر خوب و صالح در دنيا و بهشت در آخرت دانسته اند در حديثى نيز از پيامبر اكرم (صلى الله عليه و آله و سلم ) آمده است : من اوتى قلبا شاكرا و لسانا ذاكرا و زوجة مومنة تعينه على امر دنياه و اخراه فقد اوتى فى الدنيا حسنة و فى الاخرة حسنة و وقى عذاب النار، ((كسى كه خدا به او قلبى شاكر، زبانى مشغول به ذكر حق ، و همسرى با ايمان كه او را در امور دنيا و آخرت يارى كند ببخشد، نيكى دنيا و آخرت را به او داده و از عذاب آتش باز داشته شده )).
بديهى است حسنه به معنى هر گونه خير و خوبى است و مفهومى وسيع و گسترده دارد كه تمام مواهب مادى و معنوى را شامل مى شود، بنابراين آنچه در روايات فوق يا كلمات مفسران آمده است بيان مصداقهاى روشن آن مى باشد، و مفهوم آيه را محدود نمى كند، و اينكه بعضى از مفسران تصور كرده اند حسنه چون در آيه به صورت مفرد نكره است هر گونه نيكى را شامل نمى شود و لذا در تعيين مصداق آن در ميان مفسران گفتگو است اشتباهى بيش نيست زيرا گاه مى شود كه مفرد نكره نيز معنى جنس مى بخشد و مورد آيه ظاهرا از اين قبيل است و به گفته بعضى از مفسران ، افراد با ايمان اصل حسنه را از خدا مى خواهند بدون اينكه نوعى از آن را انتخاب كنند، و همه را واگذار به مشيت و اراده و انعام الهى مى نمايند.
در آخرين آيه ، اشاره به گروه دوم كرده (همان گروهى كه حسنه دنيا و آخرت را از خدا مى طلبند) مى فرمايد: ((آنها نصيب و بهره اى از كسب خود دارند و خداوند سريع الحساب است )) (اولئك لهم نصيب مما كسبوا و الله سريع الحساب ).
در حقيقت اين آيه نقطه مقابل جملهاى است كه در آيات قبل درباره گروه اول آمد كه مى فرمايد و ما له فى الاخرة من خلاق : ((آنها نصيبى در آخرت ندارند)).
بعضى نيز احتمال داده اند كه به هر دو گروه بازگردد، گروه اول بهره اى از متاع دنيا مى برند، و گروه دوم خير دنيا و آخرت نصيبشان مى شود، شبيه آنچه در آيات 18 تا 20 سوره اسراء آمده است كه مى فرمايد: ((آن كس كه تنها زندگى زودگذر دنيا را مى طلبد، آن مقدار را كه بخواهيم و به هر كس اراده كنيم به او مى دهيم ، سپس دوزخ را براى او قرار خواهيم داد... و آن كس كه سراى آخرت را طلب كند، و سعى و كوشش خود را براى آن انجام دهد، در حالى كه ايمان داشته باشد سعى و تلاش او پاداش داده خواهد شد، و هر يك از اين دو از عطاى پروردگارت بهره و كمك مى گيرد.))ولى تفسير اول با آيات مورد بحث هماهنگ تر است .
تعبير به ((نصيب )) گر چه به صورت نكره آمده ولى قرائن گواهى مى دهد كه نكره در اينجا براى بيان عظمت است ، و تعبير به ((مما كسبوا)) (به خاطر آنچه انجام دادند) اشاره به كمى اين نصيب و بهره نيست ، زيرا ممكن است من در اينجا ابتدائيه باشد نه تبعيضى .
تعبير به ((كسب )) در جمله ((مما كسبوا))، به گفته بسيارى از مفسران به معنى همين دعائى است كه درباره خير دنيا و آخرت مى كند، و انتخاب اين تعبير ممكن است اشاره به نكته لطيفى باشد كه دعا كردن خود يكى از بهترين عبادات و اعمال است .
از بررسى دهها آيه ، در قرآن مجيد كه ماده كسب و مشتقاتش در آن به كار رفته به خوبى استفاده مى شود كه اين واژه در غير كارهاى جسمى يعنى اعمال روحى و قلبى نيز به كار مى رود، چنانكه در آيه 225 سوره بقره مى خوانيم : و لكن يواخذكم بما كسبت قلوبكم ، ((ولى خداوند به آنچه قلبهاى شما كسب كرده است ، شما را مؤ اخذه مى كند)).
بنابراين جاى تعجب نيست كه دعا نوعى كسب و اكتساب باشد بخصوص كه دعاى حقيقى تنها با زبان نيست ، بلكه با قلب و با تمام وجود انسان مى باشد.
جمله ((و الله سريع الحساب )) كه در آخرين آيه از آيات فوق آمده است ، اشاره به اين است كه هم خداوند با سرعت به حساب بندگان مى رسد، و هم پاداشها و كيفرهايى را كه وعده داده به زودى به آنها مى دهد، همه اينها نقد است و سريع ، و نسيه و توأ م با تاءخير نيست .
در حديثى مى خوانيم : خداوند حساب تمام خلايق را در يك چشم بر هم زدن رسيدگى مى كند (ان الله تعالى يحاسب الخلائق كلهم فى مقدار لمح البصر).
اين به خاطر آن است كه علم خداوند همانند مخلوقات نيست ، كه محدوديت آن سبب شود، مطلبى او را از مطلبى ديگر غافل سازد.
از اين گذشته محاسبه پروردگار، زمانى لازم ندارد، زيرا اعمال ما بر جسم و جان ما، بلكه بر موجودات اطراف ما - زمين و امواج هوا - و اشياء ديگر، اثر باقى مى گذارد، و از اين نظر مى توان وجود انسان را تشبيه به انواع اتومبيلهايى كرد كه با داشتن دستگاه كيلومتر شمار هميشه ميزان كار كرد خود را در هر لحظه به طور روشن و مشخص نشان مى دهد، و ديگر نيازى به حساب و كتاب مسافتهايى را كه اتومبيل در طول عمرش پيموده است نيست .
منوی اصلی
پایگاه مراجع تقلید
-
امام خمینی (ره)
- آیت الله خامنه ای
- آیت الله تبریزی
- آیت الله سیستانی
-
آیت الله شاهرودی
- آیت الله مکارم شیرازی
- آیت الله فاضل لنکرانی
- آيت الله صافي گلپايگاني
- آيت الله بهجت
- آيت الله نوري همداني
- آيت الله محمد علي گرامي
- آيت الله ابوالقاسم خوئي
- آيت الله جعفر سبحاني
- آيت الله مظاهري اصفهاني
- آيت الله عبداله جوادي آملي
- آيت الله زنجاني
- آيت الله علوي گرگاني
- آيت الله روحاني
- آيت الله وحيد خراساني
- آيت الله ملكوتي
- آيت الله اراكي